کافه کتاب، قسمت دوازدهم، گفتگو با منوچهر سبزواری
مولف 9 کتاب
کتاب، یکی از ابزارهای تفکر، تعالی انسانی و یکی از شاخص های مهم توسعه یافتگی است و گسترش فرهنگ کتابخوانی در هر جامعه، نمودی از احترام و ارجی است که آن جامعه برای کتاب و کتابخوانی قائل است.
در مجموعه «کافه کتاب» به سراغ همکاران مولف/ مترجم شرکت می رویم تا ضمن آشنایی بیشتر با آن ها، از تجارب ارزشمندشان بهره مند شویم.
منوچهر سبزواری، همکار بازنشسته شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان است که 9 جلد کتاب تالیف کرده است، در این گفت و گو با وی بیشتر آشنا می شویم.
در ابتدا خودتان را به طور کامل معرفی فرمائید؟
منوچهر سبزواری هستم؛ کارمند بازنشسته شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان. مهندسی شیمی و بهداشت خواندم و در حال حاضر عضو مجله کلینیک پزشکی خانواده خاورمیانه هستم.
از چه زمانی در شرکت آب و فاضلاب مشغول به کار شدید و در کدام قسمت ها فعالیت داشته اید؟
از سال 1338 تا 1370 مشغول به خدمت بودم، و در سمت های مسئول تصفیه آب، مسئول آزمایشگاه های آب، مسئول کنترل آب شهر و روستاها (از لحاظ کلر و اندازه گیری کلر باقیمانده در شهر و روستاها) فعالیت داشته ام.
عنوان کتاب هایی که تالیف کردید چیست و با چه انگیزه ای دست به کار این کتاب ها شدید؟
بنده مولف 9 جلد کتاب با عناوین : 1- هیاهوی بهار 2- اولین پرواز 3- باروری ابرها در دوران ایران باستان 4-آب رودخانه های ایران از سرچشمه تا مصب 5- غذای سالم و راز طول عمر 6- محیط پاک 7- فرصت ها، چالش ها و ابتکارات یک پژوهشگر (روایت های مستند) 8- فرصت ها، چالش ها و ابتکارات یک پژوهشگر (مجموعه مقالات) و 9- فرصت ها، چالش ها و ابتکارات یک پژوهشگر (روایت های مستند در دریای مجازی) بوده ام.
به نظر خودم من حدود 70 سال سابقه و تجربه کار دارم، در تیم های تحقیقاتی بسیاری کار کرده ام و حیف دانستم این تجارب با مرگ من از بین برود و با مردم کشورم در میان گذاشته نشود.
در طول مدت تهیه این کتاب ها یک شب در عالم رویا دیدم کتابی می خوانم به نام هیاهوی بهار که این کتاب صفحاتش خیلی بزرگ و جالب بود که هیچ چیز در آن نوشته نشده بود و صبح که از خواب بیدار شدم به سراغ کتابفروشی های زیادی رفتم و در جستجوی این کتاب برآمدم ولی کتابی با این عنوان پیدا نکردم. خوابم را با یکی از دوستان نزدیکم در میان گذاشتم، ایشان به من گفت تعبیر این خواب این هست که این کتاب را خودت باید بنویسی و نتیجه این شد که من کتابی با عنوان هیاهوی بهار در قطع A6 نوشتم در حالیکه در خواب قطع آن کتاب را A3 دیده بودم.
استقبال مخاطبان از کتاب های شما چطور بود؟
چاپ حدود سه عنوان کتاب از این کتاب ها در یک سال اتفاق افتاد. حتی پی دی اف کتاب ها را برای کتابخانه ایالت کارولینای جنوبی ارسال نمودم که مورد استقبال مسئولان کتابخانه قرار گرفت.
کتاب دیگری هم در دست تالیف و انتشار دارید ؟
بله. هم اکنون در حال اخذ مجوز ارشاد اسلامی برای کتابی با عنوان کووید 19 (کرونا) هستم.
چه توصیه ای به سایر همکاران برای دست به قلم شدن دارید؟
به همکاران توصیه می کنم که امورات روزمره، هفتگی یا ماهانه خود را بنویسند و وقایع برجسته خود را ثبت کنند. آهسته آهسته عادت می کنند به نوشتن، شاید این نوشته های روزانه برای خود فرد جالب نباشد اما مطمئناً برای بقیه مخاطبان، خواندن این وقایع جالب توجه خواهد بود. در واقع پیش زمینه نویسندگی من همین یادداشت های کوچک هزینه های روزانه بود.